آقایی از هلند که خواسته اند مشخصات ایشان محفوظ بماند خوابی را دیده و برای تعبیر نزد ما فرستاده اندکه متن آن این است:مدتی قبل در خواب دیدم که خورشید از کنار ماه گذشت(در حالی که توسط رادیو و تلویزیون اعلام میشد خورشید از کنار ماه میگذرد و چون قدرت خورشید زیاد است باعث آتش گرفتن ماه میشودکه من با صدای بلند در خواب میشنیدم) که بهمینگونه نیز شد، کوهی بر روی ماه از شدت عبور خورشید از کنارش آتش گرفت و این درحالی اتفاق افتاد که کل ماوقع و حتی مسیر حرکت خورشید و ماه رو به به اتفاق همسرم نگاه میکردیم. ناگهان ماه دوران زنان شروع به افتادن بر رویه زمین کرد و تا حدودی به بالایه سرما نزدیک ولی از یک فاصله ای پائین تر نیومد، در این هنگام تمام انسانها بدنبال پناهگاهی میگشتند که من به اتفاق خانواده ام وارد تونلی شدیم که منتهی به یک فضایه باز هال مانند در زیر یک کوه بود:
ریشه خواب در دو نگرانی عمده ازسوی خانواده و اطرافیان است.بخش جزیی آن عمومی و مربوط به نگرانی از جامعه است .ولی بحش اصلی نگرانیتان، نسبت به بستگان و فامیل است . که جای نگرانی هم نیست و خیر در پیش است .
پیشگو 
سپتامبر 29, 2007 در 10:52
با سلام
بعد نماز صبح پنجشنبه نيمه رمضان خواب ديدم پدرم از دست خواهرم (كه ازدواج كرده)گريان است و گويا خواهرم كاري كرده بود در رابطه با بيمه كه به پدرم ضرر وارد مي شد وبسيار به ايشان برخورده بود
نقص اطلاعات.
آوریل 12, 2009 در 09:34
با سلام.امروز قبل وبعد از نماز صبح خوابی دیدم که بسیار از شما ممنون میشوم اگر تعبیرش کنید.خواب اول اینکه دیدم خواهرم روی سردر خوانه اش یک تابلویی نصب کرده بنام ارایشگاه ژولیا.حال انکه در حالت عادی ارایشگر نیست)وانگار در عالم خواب همگی ما در یک خانه زندگی میکنیم.واین خانه دو اتاق ویک هال دارد که دو تا فرش میخورد.من ابتدا از خواهرم پرسیدم که این تابلو را برای چی نصب کردی؟واو گفت چون جا نداشتم موقتا انجا گذاشته ام .من به او گفتم خوب حالا که تو دوره ارایشگری دیدی چرا همینجا یک اراشگاه باز نمی کنی؟درامدش هم خوب است.اوگفت اخه من که جایی برای سالن ندارم .من هم گفتم این که مشکلی نیست لوازم اتاق خوابت رو جمع کن دراور و مبلمانت رو همونجا بچین ووسایل ارایشگاهت رو هم همونجا بچین واگه مشتری اومدازتو ساختمان بیاد تو ارایشگاه.اتفاقا اون هم قبول کردو خیلی سریع اراشگاهش با همون اوصاف راه افتادوچندین مشتری برای اصلاح ورنگ و… اومدند.در همین اثناپدر مرحومم رو دیدم که از اینکه من وخواهرم اوضاع خونه رو بهم ریخته بودیم و ارامش اون رو بهم زده بودیم ناراحت بود وما هم نگران بودیم که اگه سر ظهر کسی در بزنه ومزاحم خواب پدرمون بشه چیکار کنیم.
واما خواب دومم که بعد از نماز صبح اتفاق افتاد:خواب دیدم که باتفاق مادر وهمسرم به مسافرت شمال رفتیم انجا هوا خیلی گرم بودومااز عرق خیس بودیم.در همین اثنا دیدم که وارد یک کاروانسرایی شدیم که مردم زیادی در انجا بودندومن دیدم که مادرم و همسرم هردو لباسی به شکل پیراهن پوشیدهاندکه جلویش سرتاسر باز است وبدنشان عریان است وعورتشان دیده میشود وشکمهای هردوی انهااز حد معمولی کمی بزرگتراست ومن خیلی نگرانم از دیده شدن این موضوع و مرتبا به انها تذکر میدهم که خودشان را بپوشانند ولی انها توجهی نمیکنند.
بسیار ممنون میشوم ازاینکه خوابم را تعبیر کنیدوهمیشه دعایتان میکنم از اینکه با راه اندازی این سایت این فرصت رادر اختیار من قرار دادید تا حرفهای درونم را که با کس دیگری نمیتوانم در میان بگذارم با شما بازگو کنم.حق یارتان
آگوست 20, 2009 در 09:46
سلام
من بطور اتقافي اين سايت رو ديدم
چند وقتي هست كه خوابهاي عجيب ولي معني داري ميبينم ولي نميدونم خوبه يا بد
عضو هم نيستم خواهش ميكنم برام تعبير كنيد و به ميلم بفرستيد وگرنه راهنماييم كنيد چطور ميتونم از معني اونها با خبر بشم
مثلا» يكي از خوابهام ديدن تعدادي جن در منزل خودمون كه در حال خرد كردن قند بودندخواكستري رنگ بودندو من هم ذكر و نام خداد رو تكرار ميكردم ولي غيب نميشدن
يا اينكه خواب ديدم مردم و گروهي در حال بررسي اعضا و جوارح من هستند بعد از بررسي چيزي ميگويند كه برايم قابل مفهوم نيست ولي شخصي كه مطمئنا» از اوليا خدا بود مرا به پشت پنجره اتاقي كه در انجا جسد من بود فرستاد و پرسيد چند ماه در اسمان ميبيني و من بعد از مشاهده 12 ماه بصورت جفت جفت در 6 جاي اسمان ديدم و گويي 12 ماه نشانه قبولي بود و من از اين قضيه بسيار خرسند و شاد بوده كه بيدار شدم
يا ديدن مزار خودم در دوجاي متفاوت يكبار در يك زيارتگاه و يكبار در يك مكاني كه گروهي خاص در يك جا دفن ميشوندو مسقف بود و جالباين بود كه بر مزار خود نشسته و ندبه مينمودم و دعا ميكردم
يا اينكه خواب ديدم فرزندي دارم كه هانيه خطابش ميكنم ولي گويي پسر است و منتظر هستم تا بيايند و در گوش او اذان تلاوت كنند ولي به دليل تعلل سايرين فرزندم خود اذان ميگويد
خواهش ميكنم برايم تعبير كنيدو به ايميلم ارسال كنيد- خيلي دعاتون ميكنم- ممنون
اکتبر 7, 2009 در 11:41
من خواب ديدم كه 12 ماه زرد رنگ در اسمان هستند و خيلي زيبا بودند و داشتم انها را به مادرم نشان ميدادم و بعدش ناگهان از چيزي ترسيدم و از خواب بيدار شدو.ميخواستم كه تعبير اين خواب را به email بالا بفرستيد.
باتشكر
اکتبر 19, 2009 در 19:38
سلام
چند روز پیش خواب دیدم من به همراه خانواده تو حیاط خونمون داریم به اسمون نگاه میکنیم جلوی خورشید رو یه ابر سفید در حال حرکت گرفته بود همگی منتظر بودیم ابر کنار بره تا بتونیم پشتش رو ببینیم که دیگه چیزی نمونده بود ابر کنار بره که یکدفعه ابر سیاهی از زیرش در اومد و ما موفق به دیدن نشدیم در همین زمان از ابر شیطان (به شکل زن سوار بر چوب) در اومد و در اسمان پرواز میکرد و به ما میخندید و خوشحال بود که چیزی ندیدیم.
(ممنون میشم تعبیر کنید farzin984@yahoo.com
نوامبر 21, 2009 در 08:52
سلام شب دوم ذی الحجه خواب دیدم که ماه در خونه مون روی زمینه و من میدونستم که ماه شب دوم است و به همه نشون میدادم خوهش میکنم اگه ممکنه این خواب رو برام تعبیر کنید و به میلم بفرستید برام خیلی مهمه ممنون میشم اگه خصوصی باشه ممنون
پاسخ:
ایمیل ؟
شما ؟؟
شتباه بود ؟؟؟
نوامبر 21, 2009 در 09:40
سلام ایمیلم درست است یه پیام هم ابتدا به میلم فرستاده شده در ضمن خوابم رو بعد از نماز صبح که خوابیدم دیدم ممنون
نوامبر 22, 2009 در 07:37
سلام با این سایت تازه اشنا شدم ولی تعبیر خوابمو که دیروز نوشتم رو نگرفتم میشه راهنماییم کنید ممنون
پاسخ:
شما حداقل اگر فقط کمی به خود زحمت داده و پاسخ به سوالات را مطالعه کنید مقررات سایت را متوجه می شدید و می فهمیدید که فقط .در صورت رعایت آنها, پاسخ می گیرید ما یک بار بیشتر به یک سوال پاسخ نمی دهیم .از جمله اگر فردی ایمیل خودرا اشتباه داده باشد وقت وحوصله ای نداریم به فرد بی دقت یا ناصادق ؛دو یا چندبار ه یک پاسخ رابدهیم .
ژانویه 16, 2010 در 15:50
سلام.
چند شب پيش خوابي ديدم كه چند روز است خيلي متحولم كرده است.
من زياد خواب نمي بينم و وقتي مي بينم اكثرا برايم موردي اتفاق مي افتد.
چند شب پيش ديدم به همراه پدر و مادر و همسرم در يك خانه كلبه اي در يك ساحل دريا هستيم.
شب بود و هوا جوري غير عادي، انگار رنگ هوا قرمز بود.
ناگهان غرشي عظيم شنيده شد كه ما وقتي به سمت بيرون دويديم من ديدم كه ماه در آسمان مانند يك گوي قرمز رنگ شروع به پيچيدن دور خودش كرد و به سمت پائين افتاد.
با افتادن ماه باد تندي شروع به وزيدن كرد و دريا نا آرام شد و موج هاي بزرگي به سمت ساحل شروع به آمدن كرد.
همه چيز بهم خورد.
فوریه 1, 2010 در 11:51
چند تا خواب عجيب اخيراً ديده ام و نميدانم تعبيرش چيست.
بمباران توسط هليكوپتر و در امان ماندن من و خانواده ام و در همان اثنا تولد يك نوزاد توسط كس ديگري و بغل كردن آن توسط خودم.
رفتن به مكه و خواندن نماز ظهر و عصر كه بطور كامل يادم هست و بودن در مسجدي با ميوه ها و شيريني هاي بسيار.
ديدن چند ماه در آسمان
مِی 12, 2010 در 14:21
سلام
من خواب دیدم که سقف خونمون نیست و دارم از تو خونه به آسمون نگاه میکنم یه طرف آسمون دو تا ماه و یه طرف دیگه هم دو تا ماه هست. تو هر طرف هم یه ماه کامله یه ماه نیمه.
بعد از چند دقیقه که دوباره به آسمون نگاه کردم دیدم پنج تا ماه شده، سه تا ماه کامل و دو تا ماه نیمه.
بعدش هم مادرم بهم میگه که بیا بریم از پشت بوم بهشون نگاه کنیم قبول میکنم ولی میترسم آخه احساس میکنم اون شخص فقط چهرش شبیه مادرمه ولی مادرم نیست. بعدش هم که میخوام برم پشت بوم یهو با یه ترسی برمیگردم و همون لحظه از خواب بیدارشدم. این خواب رو هم قبل از اذان صبح دیدم.
ممنون میشم اگر تعبیرش رو به ایمیلم بفرستید.
مِی 22, 2010 در 13:14
سلام
ديشب يه خواب وحشتناک و عجيب ديدم که خيلي منو ترسوند خلاصه مي کنم و براتون مي گم شايد تعبيري براش داشته باشيد: خواب ديدم به دوران قبل از ازدواجم برگشتم ساعتهاي آخر شب آماده مي شدم که بخوام ، مادرم سراسيمه بهم گفت به ايران حمله شده و چند جا رو بمباران کردند. همون لحظه يه بمب خورد به خونه اي پشت خونه ما و بلافاصله بعدش يکي ديگه خورد به خونه جلويي .. هواپيما رو ديدم که رد شد و رفت …رفتيم تو خيابون پر از جنازه بود حتي خيلي ها هنوز تو رختخواباشون بودند و زير آوار مونده بودند … تو خيابون پر بود از اجزاي بدن کنده شده … يه خانوم رو ديدم که دست نداشت و سر و سينه اش کامل سوخته بود ..(جنگ شروع شده بود).. خيلي بد بود با وحشت از خواب پريدم صداي اذان صبح ميومد. ممنون مي شم اگه تعبيرش رو بگيد. با تشکر
جون 14, 2010 در 06:06
سلام
چند شبه كه خواب مي بينم كه دوتا ماه در آسمان هست و بعد ماه دوم به سمت زمين نزديك مي شود و شروع مي كند به آتش گرفتن و در نهايت بصورت شهاب سنگي به زمين برخورد مي كند درست در نزديكي من
و بعد من شروع مي كنم به دويدن و همچنان از آسمان شهاب سنگ هايي به زمين برخورد مي كند نزديك پاي من
اين كار انقدر تكرار ميشه كه من از خواب مي پرم
خواهشمندم تعبير خواب من رو برام ايميل كنيد
hamid2896@gmail.com
ژوئیه 12, 2010 در 12:27
پنج شنبه هفته گذشته 25 رجب 1431 مصادف با 17 تیر 89 خوابی دیدم که در صورت امکان خواهش می کنم تعبیر آنرا به ایمیل بنده ارسال کنید
خواب دیدم که ماه را از روی زمین تماشا می کنم وضعیت طوری است که نه شب است نه روز می بینم که سطح ماه شهاب باران شده و انفجارهای عظیمی رخ می دهد نگران هستم که این شهابها به سطح زمین هم برخورد کنند در همین حین می بینم که (می دانم که محال است ولی ) شهاب سنگها به ستاره ها هم برخورد کرده و باعث سقوط بعضی از ستاره ها می شوند
لطفا تعبیر آنرا به ایمیل زیر ارسال فرمائید
با تشکر
aryaneco@yahoo.com
سپتامبر 20, 2010 در 12:47
سلام.
من چند تا خوابدیدم . به ترتیب میگم. میخواستم بدونم تعبیر هر کدوم چیه؟
حدود 7-8 ماه پیش خواب دیدم کهتو حیاط خونه بودم و داشتم به دو تا ماهی که زمین داره نگاه میکردم.زمین از حد عادیش خیلی کوچیک بود . طوری که بشه گرد بودن اونو دید.من محکم زمینو گرفته بودم که مبادا از روی زمین کنده شم. مادرم با لباس کاملا سفید اومد و گفت چرا نمیایی تو خونه؟ منم گفتم نمیتونم که ناگهان بیدار شدم. هفته ی بعدش دیدم که زمین به حالت عادی برگشته و ولی به جای دو ماه 4 تا ماه کوچکتر درست شده بود. هفته ی بعد دیدم که ستاره ای به ماه برخورد کرد و ماه متلاشی شد و به سمت زمین سقوط کرد. من داشتم از طریق اینترنت این واقعه رو میدیدم. تلویزیون داشت اذان پخش میکرد . تمام خانواده پیش هم بودیم که من بیدار شدم.
دیشپ تاریخ 89.6.28 خواب دیدم که تو مدرسه ام و یک دفعه هواپیما های جت اومدن و دور مدرسه رو بمب بارون کردن ولی ما چیزیمون نشد. با افتادن اولین بمب آژیر خطر به صدا در اومد. گفتن که ماسک بزنین چون شیمیایی هست. و من بیدار شدم.
من متولد 73 هستم. راستیتش خواب جنگ و بمب بارون و سقوط هواپیما به سمت خونه ی خودمون و در درفتن از دست سربازانی که میخواهند منو بکشن و …. رو هر 2 ماه یه بار میبینم . با اینکه من اصلا زمان جنگ نبودم این خواب ها رو به صورت واضح میبینم.
بعضی وقتا هم خواب میبینم از توی ماشین دارم میافتم بیرون. یا از ارتفاع زیادی دارم سقوط میکنم تو رخت خوابم.
میخواستم اگه میشه تعابیر این خوابو برای ایمیل من بفرستید. با تشکر از شما.
Arash118018
اکتبر 1, 2010 در 20:12
سلام و خسته نباشید.
بیشتر اوقات خواب می بینم پرواز میکنم,یعنی بدون بال یا هوا پیما و….
همینطور اوج میگیرم و تا هرجا دلم خواست در آسمان شناور می شوم.اونقدر زنده وحقیقی
این خواب رو تجربه میکنم که احساس میکنم روحم به پرواز در اومده.
میشه تعبییرش رو بدونم؟
ممنون!
پاسخ:
خوابهای خوبی ا ست .البته در پاسخهای قبلی برای دیگران این نوع از خوابهارا را تعبیر کرده ایم .به آنها توجه کنید
اکتبر 22, 2010 در 12:50
خواب دیده ام که شهاب سنگی در آسمان عبور میکند که بلافاصله من بعد از دیدن آن من در دل 2 آرزو کردم.تعبیر آن چبست؟
دسامبر 27, 2010 در 15:35
سلام
من می خواستم تعبیر یه خواب رو بدونم امیدوارم کمکم کنید. از این خواب خیلی یادم نمونده اما هر چیز رو که بعد از بیدار شدن یادم بود هنوز یادمه. خواب دیدم شهاب سنگهای زیادی میوفتن روی زمین و جالب این بود که اونا همه قرمز و زرد بودن در حال سوختن. ما سوار ماشین بودم و بدون نگرانی داشتم در مورد افتادن اونا حرف میزدم شهاب ها در اطراف به زمین می خوردن اما با من برخورد نمی کردن . امیدوارم شما بتونید من رو کمک کنید.
مِی 12, 2011 در 21:20
دیدم که از چند صد متری دود سیاهی به طرف خانه ای تقریبا شیک که صاحبش معلوم نبود چه کسی بود و مکانش هم معلوم نبود کجا بود شروع به حرکت کرد همه که عده ی زیادی (100 نفر حدودا) بودند بعلاوه من داخل خانه رفتیم تا جایی برای در امان بودن پیدا کنیم و پیدا هم کردم .وقتی دود سیاه به بالای سر ما رسید به اتیش تبدیل شد و روی سر مردم میریخت ولی هیچ اتیشی به سمت من نمیومد اتیش تمام شد همه امدند بیرون و هربار که بیرون میومدیم دوباره دود سیاه از همانجا به سمت ما میومد و اتیش میشد.یکبار چند ماشین شبیه به تانک برای محافظت از مردم امد(برای جلوگیری از ورود اتیش به داخل خونه).برای بار سوم بود فکر کنم دود به سمت ما امد و من بیدار شدم.(گوشیم زنگ خورد)
اکتبر 20, 2011 در 18:59
سلام من خیلی اتفاقی سایت شمارو دیدم خوابی دیدم میخواسنم ببینم میشه تعبیرش کنید دم دمای صبح بود که خواب دیدم چند ماه (البته نه ماه کامل)توی آسمون بودند من نوی خواب یاد شق القمر افتادم یکمی هم ترسیده بودم نمیدونم چندتا بودن ولی هرچی نگاه میکردم انگاربیشتر میشدن
ممنون میشم تعبیرشو بگید
آ،ن از تهران
دسامبر 9, 2011 در 10:51
من خواب ديدم كه در شبی چند ماه زرد رنگ (بیش از دوازده تا) در اسمان هستند و هر چند تای آنها روی یک مدار قرار داشتند و جمعا سه مدار در اسمان بود.ميخواستم كه تعبير اين خواب را به email بالا بفرستيد.
باتشكر
آوریل 2, 2012 در 21:35
باسلام.عرض ادب و تبريك سال نو.من دختري 31ساله هستم.حدود چندسالي هست كه مدام خواب ميبينم به مسجد،نمازخوانه، خوابگاه،مهماني ويا هرجاكه لزوم داشته باشه كفشم رو در بيارم وقتي برميگردم يك كوله بار كفش ميبينم كه نميتونم كفشم و پيداكنم وشايد اين خواب و بيشتر از300بار ديده باشم .اما حدود يك ماه پيش خواب ديدم در همان شرايط قرار دارم و كفشم و پيدا كردم وقتي بيدار شدم خيلي خوشحال شدم اما حالا رند ديگه اي پيش اومده من مدام خواب ميبينم در همان شرايط هستم و اين بار كفشم و دزديدن و من پابرهنه مجبور ميشم پابرهنه راه برم و حالا هرروز خواب ميبينم يه روز روسريم يه روز چادرم هر رورز يه چيزيم دزديده ميشه لطفا بزرگواري كنيد جواب و به ايميلم ارسال كنيد.لطفا اين بزرگواري رو در حقم انجام بدهيد با سپاس فراوان.
آوریل 7, 2012 در 12:09
salam ameye man khab dideh bood mah kheili be zamin nazdike o ghermez shode bardar ham hastano migoftan ashaei ghermez ruye bachashun oftade mahali ke budano tark mikonan o miyan ye jaye dg vali bazam oon nur bude mikhastam bbinam ba tavajoh be moshkelate khanevadegi ham ke jadidan barashun pish oomadeh tabiresh chieh?
آوریل 10, 2012 در 17:37
وقتتون بخير.من فرناز هستم چطور ميتونم جواب خوابم رو دريافت كنم.باسپاس فراوان
مِی 25, 2012 در 00:09
من خارج ازكشورزندگي ميكنم،خواب ديدم من وبرادرم ومادرم درآشپزخانه هستيم(زمان قديم)ازسن الانم كوچكتربودم وخانه چندسال پيشمان بودنه خانه فعلي پدرومادرم ومشغول غذاخوردن كه من ديدم ازپشت گازشعله بالا ميزندوآشپزخانه روشن شددراين هنگام مامانم گفت چرااين كارروكردي وبنزين روي خودش ريخت وفقط شعله گرفت وباهمان شعله ها راه مي رفت وبه من گفت چراگازروآتش زدي،توكردي